به نام خدا

وزیر محترم جهاد کشاورزی جناب آقای مهندس حجتی

موضوع :وام کشاورزان بدهکار روستاهای درز وسایبان ، صرف هزینه سفرهای توریستی به ترکیه و کشورهای دیگر و خوشگذرانی  و خرید ماشینهای لوکس نشده است که باید بخاطر آن زندان بروند

باسلام و احترام

  وامهای معوقه کشاورزان روستاهای درز و سایبان ،  سالهاست  که بصورت یک بحران لاینحل و کلاف سردرگم درآمده و باعث محکومیت اکثریت قریب به اتفاق کشاورزان و دامداران در دادگاههای لارستان و صدور حکم دستگیری و زندانی آنها و باعث فرار وکوچ اجباری کشاورزان به حاشیه شهرهایی مانند بندرعباس وپنهان کردن خود و روی آوردن به شغلهای کاذبی نظیر سیگارفروشی ،دست فروشی و نگهبانی وغیره گردیده است بتازگی دستگاه قضایی لارستان بر خلاف سایر دستگاه قضایی سایر استانها، مجددا  با  پیگیری بانکهای لارستان اقدام به اجرای حکم دستگیری و زندانی کشاورزان و دامداران روستاهای درز و سایبان که بدهی معوقه چندین ساله به سیستم بانکی دارند ، کرده است0

متاسفانه جلگه 15هزار هکتاری درز وسایبان لارستان  علیرغم اینکه در دهه های 1350 الی 1370 با داشتن  بیش از 400موتورپمپ کشاورزی ،  یکی از مناطق حاصلخیز وسرسبز استان فارس وشهرستان لارستان ویکی از قطب های مهم کشاورزی  درتولید محصولات استراتژیکی مانند گندم و جو و صادرات محصولاتی نظیر هندوانه وخربزه به کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده است که بعلت( زلزله 17 ریشتری ناشی از) خشکسالیهای متوالی 17سال گذشته وعدم اجرای پروژه های آبخوانداری وپخش سیلابهای آن منطقه ، تقریبا در حال نابودی واضمحلال کامل است ومردمی که در آب و هوا ی  آزاد  و پاک روستا و جلگه ، با غرور و بی نیازی زندگی کرده و  گدایی و وابستگی و محتاج شدن به کمیته امداد  را ننگ و زشت میدانستند امروز آنقدر غرور و عزت نفسشان خورد و لگد مال شده است که با التماس و رابطه بازی، برای زیر نظر کمیته امداد درآمدن  لحظه شماری کرده واز شدت فقر و نداری ، پیوستن به لشکر گدایان کمیته امداد را ،به  یک آرزو و  حسرت تبدیل شده است0

اولا: 95درصد مبلغ وامهای بانکی کشاورزان و دامداران واقعی وساکن منطقه روستایی درز و سایبان(تاکید میکنم کشاورزان واقعی که ساکن روستاهای درز وسایبان بوده و دارای سابقه کشاورزی و صاحب چاه وموتورپمپ بوده اند) یک رقمی وسقف اکثر مبالغ وامها 3یا 5 و نهایتا 7 میلیون تومان بوده است0

ثانیا: به علت خشکسالی های 17ساله متوالی وعدم اجرای پروژه های آبخوانداری وپخش سیلاب که تاکنون بیش از 30سال است که بصورت ناتمام رها و به فراموشی سپرده شده ، در نتیجه  وامهای دریافتی کشاورزان تقریبا صرف تامین آب یعنی ته زنی (کف شکنی) چاههای آب کشاورزی به منظور تامین آب مزرعه خود کرده اند که  در حال حاضر علیرغم اینکه  عمق اکثر چاهها حدود 150 متر رسیده ، اکثر چاهها  خشک یا  فاقد آب کافی میباشد  یا  اینکه آب آنها شور وتلخ وغیر قابل بهره برداری در کشاورزی میباشد

ثالثا: به علت کمبود  شدید آب  یا شور وتلخ شدن آب چاههای کشاورزی وعدم پشتیبانی صندوق بیمه کشاورزی و صندوق حمایت از توسعه کشاورزی  منفعل بودن اتحادیه شرکتهای تعاونی کشاورزی و روستایی که در مدت 34سال گذشته  بجای اینکه یار و یاور کشاورزان و روستائیان باشند فقط وبال گردن کشاورزان بوده اند  وعدم آموزش مهارتهای مدرن امروزی، جهت کاشت و داشت و برداشت  به  کشاورزان وعدم  مدیریت جهت نظارت وکنترل مسئولین کشاورزی لارستان واستان فارس در خصوص آزمایش خاک ، نوع ومقدار کود و بذرمناسب و مورد نیاز و انتخاب نوع محصولی که با کمبود آب و شرایط آب و هوایی آن مناطق  تناسب و تناسخ داشته  باشد ، باعث  کاهش چشم گیر راندمان محصولات کشاورزی آن منطقه گردید که متاسفانه  قیمت پایین محصولات کشاورزی در مقایسه با هزینه های مراحل کاشت داشت وبرداشت  و ادوات ولوازم وقطعات کشاورزی  وحضور و وجود قشر محترم دلالان و واسطه های بی رحم نیزعملا و علنا کاری کردند که امروز شاهد وناظر نابودی و اضمحلال  یکی از قطبهای  کشاورزی استان فارس هستیم

رابعا:مهمترازهمه بعد از گذشت 15 الی 20سال مبلغ وامهای 3 یا 5 یا 7 میلیون تومانی با احتساب سود و دیرکرد آنها  به مبالغی حدود 20الی 30 میلیون تومان رسیده مضافا اینکه  اکثر کشاورزان در سنین پیری و ناتوانی  قرارداشته  و دارای  خانوادههای عیالوار هستند و همچنین بیماریهای سنین بالا و بیکاری و نداشتن مهارت وتجربه دیگری در بازار برای کسب درآمد و تغییر شغل به منظور بازپرداخت وامهای معوقه خود، عملا تبدیل به یک کابوس ویک عمل غیرممکن شده

خامسا: علاوه بر بدهکاریهای کمرشکن و موارد فوق الذکر ، تورم  وگرانی، عدم تمکن وقدرت مالی از یک طرف و اصرار و پافشاری دستگاه قضایی بر اجرای  حکم دستگیری و زندانی کشاورزان و ضامنین آنها  ، زندگی را بر کام  کشاورزان وخانواده هایشان تلخ وتلخ تر کرده  و ادامه زندگی این قشر زحمتکش را به بن بست کشانده است0 متاسفانه باید اذعان کرد که وامهای دریافتی توسط کشاورزان صرف سفرهای توریستی به ترکیه وخوشگذرانی وهزینه تجملات وماشین های لوکسی مانند پورشه وغیره نشده0

سوالاتی که گوشه ای از واقعیتهای تلخ  عملکرد3دهه گذشته مسئولین مربوطه را روشن و تبیین میکند :

v                چرا هندوستان کوچک استان فارس درمدت 3دهه به چنین سرنوشتی دچار شد ؟؟ و به نماد بشاگرد استان فارس تبدیل گردیده است؟؟؟

v                چرا علیرغم اینکه  اولین پروژه آبخوانداری درز وسایبان تقریبا همزمان با پروژه آبخوانداری گربایگان فسا شروع شد ،پروژه آبخوانداری گربایگان فسا در مدت 6سال تکمیل وباعث آثار وتبعات درخشانی در کشاورزی و دامداری  گربایگان فسا گردید ،اما  اولین پروژه آبخوانداری درز و سایبان بعداز گذشت 30 سال هنوز اندر خم یک کوچه است؟؟

v            چرا سایر پروژههای آبخوانداری منطقه درز وسایبان به تنها چیزی که شباهت ندارد آبخوانداری است وبیشتر به سرسره بچه ها و کودکان و به خاکریز شبا هت دارد؟؟؟

v                 چرا نه تنها اولین پروژه آبخوانداری، بلکه همه پروژههای آبخوانداری دیگر منطقه درز وسایبان هم ، بسیار غیرکارشناسی وغیرمهندسی طراحی وبصورت ناقص و ناتمام  قسمتی اجرا و سرانجام سالهاست که ناتمام رها و فراموش شده؟؟

v                چرا بیش از 15الی 20سال است که مسئولین شهرستان لار واستان فارس  یا بودجه مناسبی برای تکمیل هیچکدام از پروژه های آبخوانداری منطقه اختصاص نداده یا اینکه بودجه های اختصاصی هم حیف ومیل وبصورت مناسب مدیریت و نظارت نشد؟؟

v                چرا علیرغم اینکه ساده ترین و کم هرینه ترین پروژهها ، ساخت  و توسعه آبخوانداری و پخش سیلاب میباشد  که همه ابزارها و دستگاههای موردنیاز آن به یک دستگاه بولدزر ولودر وغلتک وتانکر آب و دودستگاه کمپرسی 10تن خلاصه میشود ، اما مسئولین شهرستان لار و استان فارس در مدت 30سال گذشته برای ساخت و تکمیل پروژه های آبخوانداری جلگه سوق الجیشی درز وسایبان ، توانایی یا تمایل واگذاری و اختصاص همین چند دستگاه  ماشین آلات فوق الذکر که بودجه و هزینه خرید و تامین آنها  قابل بحث نیست ، نداشته اند؟؟؟

v               با مقایسه آمار و تنوع محصولات تولیدی کشاورزی و تعداد چاهها و موتورپمپهای کشاورزی گربایگان فسا قبل وبعداز ساخت آبخوانداری  با آمار  تولید  وتنوع محصولات و تعداد چاهها وموتورپمپهای کشاورزی جلگه سرسبز درز وسایبان که اصلا قابل مقایسه نیست ، آیا جلگه سوق الجیشی درز وسایبان ارزش واستحقاق اختصاص یا اهداء یا واگذاری چند دستگاه بولدزر ولودر وغلتک نداشته است؟؟؟

v               توضیح: منطقه گربایگان فسا 16حلقه چاه وموتور پمپ قبل از اجرای طرح آبخوانداری و حدود 168حلقه چاه بعداز ساخت وتکمیل طرح مذکور میباشد در حالیکه  جلگه حاصلخیز درز وسایبان دارای بیش از400حلقه موتورپمپ فعال با 4الی 6 اینچ آب کامل در20ساعت از شبانه روز بود که هم اکنون به حدود20حلقه چاه با نصف ظرفیت کاهش یافته است